اولین انتخابات ریاست جمهوری کشور با تمام کش و قوسهای خود سپری شد و رئیس جمهور هم انتخاب و مراسم تحلیف برگزار گردید. اکنون مردم ما منتظر آن است که رئیس جمهور منتخبشان وعدههای نظری در جریان تبلیغات انتخاباتی را در قالب اقدامات عملی تحقق بخشد. بدون تردید اولین حرکت عملی مهم که هم برای توده مردم حائز اهمیت فوق العاده است، هم برای کشور و هم برای دولت پنج ساله آقای کرزی، فرم و شکل کابینه و نحوه چینش افراد در آن است. این موضوع به عنوان اولین گام عملی، در واقع تعیین کننده مسیر حرکت پنج ساله آقای کرزی و دولت او است که تا حدودی بسیار زیاد، پیش بینی وضعیت آینده او و دولتش را تسهیل میبخشد، زیرا اگر این گام عملی در مسیر درست و منطقی خود برداشته شود ملت افغانستان شاهد یک دولت کارا در صحنه سیاسی کشور خواهند بود و آقای کرزی هم خواهد توانست وعدههای داده شده را به آسانی عملی نماید.
اهمیت فرم این کابینه از یک جنبه دیگر نیز در خور توجه است و آن اینکه رئیس جمهور کرزی در تعیین شکل دو کابینه پیشین خود در دولتهای موقت و انتقالی آزادی عمل نداشت و گزینش افراد در هیئت وزیران آن دو دولت عمدتا بر اساس توافقاتی حاصل شده در اجلاسهایی مانند اجلاس بن و مذاکراتی از این دست صورت میگرفت که در حقیقت از وزارت و دیگر مناصب دولتی برای ساکت کردن گروهها و شخصیتهای ذی نفوذ استفاده میشد، چه اینکه در آن دو دولت شخص آقای کرزی نیز رئیس جمهور توافقی بود نه مردمی. اما این بار قضیه متفاوت است و ایشان به عنوان رئیس جمهور منتخب مردم، نه تنها تنگناهای دورههای قبل را ندارد بلکه حد اقل از دیدگاه و منظر مردم در تعیین کابینه از آزادی عمل کامل برخوردار است. بنابر این خوبیها و بدیهای کابینه جدید را مردم به حساب شخص آقای کرزی خواهد گذاشت و از این نظر رئیس جمهور در معرض آزمایش سختی است که باید شهامت، قاطعیت و کارآمدی خود را نشان دهد.
آقای کرزی در تبلیغات انتخاباتی، اولین کنفرانس مطبوعاتی بعد از پیروزی در انتخابات و مراسم تحلیف تأکید داشتند که دولت آینده او دولت کاری و متخصص خواهد بود و حکومتی خواهد ساخت که آئینه تمام نمای سرتاسر افغانستان باشد و همه مردم کشور خود را در آن سهیم بدانند. حکومت قانونمند و استوار بر مشارکت ملی و غیر ائتلافی از دیگر تأکیدات ایشان به شمار میرفت.[1] به هرحال اکنون نوبت عمل فرا رسیده است و این آقای کرزی است که گامهای استوار، جدی و سازنده را در این مسیر نه چندان ساده بردارد.
رئیس جمهور کرزی در تعیین فرم کابینه خود من حیث نخستین گام عملی، با چالشهای بسیار جدی مواجه است. آینده کشور به لحاظ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و ابعاد اساسی دیگر از یکسو و اعتبار آقای کرزی به عنوان شخص اول مملکت از سوی دیگر، بستگی به تصمیم گیری در این مرحله و نحوه عبور از این چالشها دارد.
چالشهای فراروی رئیس جمهور را میتوان تحت یک عنوان کلی بیان کرد و آن اینکه آقای کرزی در شکل دهی کابینه خود با مطالبات و انتظارات گوناگونی روبرو است؛ مطالباتی که عمدتا متضاد و غیر قابل تلفیق است. مهمترین این مطالبات در چند محور قابل بررسی است:
1. مردم افغانستان با توجه به رنجها و دردهایی که سالهای طولانی چه از ناحیه حکومتهای خودکامه و مستبد داخلی و چه اشغالگران خارجی کشیدهاند انتظار دارند که اولین رئیس جمهور منتخب شان به آرای آنها و استقبال پرشور شان از انتخابات احترام گذاشته و همان طور که خود بارها وعده داده و تأکید کرده است، با تشکیل یک حکومت مقتدر، قانونمند و مبتنی بر مشارکت ملی و اراده جمعی، به تمام نا امیدیهای مهر بطلان زده و آنها را از اذهان مردم بزداید و مهمتر از همه لیستی را به عنوان اعضای دولت استخراج کند که شایسته این ملت سربلند باشد. بدیهی است که مصداق این خواسته نمیتواند دولتی باشد که مبتنی بر معیارهای قومی، مذهبی، حزبی و جناحی، زبانی و منطقوی و دیکتههای خارجی است.
2. در افغانستان علیرغم انحلال بسیاری از گروههای مسلح و تبدیل شدن برخی از آنان به احزاب و جریانات سیاسی، متأسفانه هنوز باندهای مسلح قومی و اقتدارگرایان محلی وجود دارند که طالب نفوذ و ایفای نقش در دولت آینده هستند. از این گذشته بسیاری از گروههای نظامی سابق که اکنون زیر لفافه سیاست پنهان شده و عنوان حزب سیاسی را به خود داده است، برای به دست آوردن قدرت و سهیم شدن در دولت آینده از اهرم نظامی استفاده میکنند. این طیف همانند گذشته در تلاش خواهد بود که به هر قیمتی نفوذ خود را در دولت حفظ کنند.
3. گرچه امروزه مشی عمومی در افغانستان بر این است که تمام حرکتها و فعل و انفعالها با وحدت ملی همخوانی داشته باشد و کمتر به مسائل قومی و اختلاف برانگیز دامن زده شود. اما واقعیت موجود در کشور را با تمام تلخی آن نمیتوان نادیده گرفت و آن اینکه هنوز رگههای قومگرائی در این کشور زنده است؛ امری که حتی در همین انتخابات ریاست جمهوری هم خودش را به وضوح نشان داد. متأسفانه هنوز تفکرات قومی بر کشور ما سایه افکنده است و کسانی زیادی وجود دارند که دلبستگیهای شدید قومی و نژادگرائی از خصائص بارز شخصیتی آنان به شمار میرود. بدون شک این افراد فشار خواهند آورد که به کابینه فرم قومی دهند و در پروژه تقسیم قدرت سهم بیشتری بگیرند.
4. کشورهای خارجی ذی نفع در افغانستان اعم از کشورهایی که هم اکنون نیروی نظامی در افغانستان دارند و کشورهای همسایه، انتظار دارند که در دولت آقای کرزی مهرههایی حضور داشته باشند که حد اقل منافع آنان را مورد تهدید قرار ندهند و حتی برخی از این کشورها کابینهای میخواهند که منافع آنها را صد در صد تأمین کنند. این کشورها بدون شک بیشترین فشار را خواهند آورد تا تأثیرات عمیقی بر نحوه چنیش وزرا از سوی کرزی بگذارند. بسیاری از کارشناسان مسائل سیاسی افغانستان، به تحرکهای دیپلماتیکی اخیر کشورها در کابل و هم چنین سفر اخیر پرویز مشرف رئیس جمهور نظامی پاکستان به کشور، از این زاویه نگاه میکنند.[2]
5. شخصیتهای متنفذ، وزرای سابق دولت موقت و وزرای فعلی دولت انتقالی بدون شک خواهان باقی ماندن در پوست وزارت هستند و از راههای مختلف تلاش میکنند که در کابینه آقای کرزی مشارکت داشته باشند، زیرا آنان تمایل ندارند که به همین راحتی از صحنه قدرت کشور خارح شوند. بدون تردید آقای کرزی از این ناحیه نیز احساس فشار خواهد کرد.
6. از همه اینها که بگذریم اکنون در میان چهرههای شاخص و سیاسی کشور دو طیف عمده فکری وجود دارد که هرکدام از آنها بر اساس منطق و استدلال خاص خود، حضور در کابینه و دولت را حق مسلم خود میداند. این دو گروه فکری را با عنوانهای مختلف نام میبرند اما من آنان را با دو عنوان چهرههای جهادی و روشنفکران لیبرال منش یاد میکنم. شخصیتهای جهادی معتقدند که چون آنان سالها برای استقلال و آزادی کشور جنگیدهاند و اشغالگران را از میهن بیرون راندهاند و این وضعیت فعلی مرهون زحمات آنان است، باید حضور فعال و سهم قابل توجهی در دولت داشته باشند. از طرف دیگر روشنفکرانی که طرفدار غرب و خواها افغانستان لیبرال هستند استدلال میکنند که چون مجاهدان نتوانستهاند در دوران حکومت خودشان تجربه خوبی برجای بگذارند، لذا نباید اجازه ورود به دولت را داشته باشند. طبیعی است که آقای کرزی از جانب هردو گروه احساس فشار نماید.
اینها مشکلات و چالشهای اساسی و عمدهای است که رئیس جمهور کرزی برای تعیین فرم کابینه خود با آنها دست و پنجه نرم میکند. اینکه رئیس جمهور تسلیم کدام یک از این فشارها خواهد شد، آینده مشخص خواهد کرد، زیرا هنوز اسامی اعضای کابینه جدید اعلام نشده است. بنابراین قضاوت را واگذار میکنیم به زمانی که کابینه جدید اعلام شود. البته ما امیدواریم که آقای کرزی بتواند از این بحران به صورت منطقی بیرون بیاید و با تسلیم شدن در برابر فشار مردم افغانستان، دولتی را روی کار آورد که مصداق کامل خواسته مردم باشد. اما آیا اینگونه خواهد شد یا نه؟ قضاوت با شما خوانندگان و ملت بزرگ افغانستان است.