این روزها مسأله بازگشت مهاجرین از ایران به کشور، از مسائل داغ و خبرساز در محافل هموطنان ما در ایران به شمار میرود. شور و شوق و شعف بازگشت به میهن از یکسو، ترس و واهمه از زندگی در کشوری که سالها جنگ و بدبختی را در بدترین وضعیتش تجربه کرده است، از سوی دیگر؛ بسیاری از مهاجرین را در دوراهی تردید رفتن و نه رفتن قرار داده است، دوراهی که از منظر کشور میزبان یک انتخاب بیشتر ندارد و آن رفتن است. این در حالی است که در فضای بیرون از حال و هوای مهاجرین، مسائل جدیتری مطرحند از جمله مسأله تأثیرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و حتی تأثیرات روانی بازگشت، امری که هم میتواند برای ایرانیها به عنوان کشوری که سالها میزبانی مهاجرین را به عهده داشته، حائز اهمیت باشد و هم برای افغانیها.
بدون شک یکی از موضوعاتی مهم و در خور توجه در مورد بازگشت، تأثیرات اقتصادی آن است؛ آنچه که به این مسأله اهمیت فراوان داده، وضعیت اقتصاد فعلی کشور و توان مالی ضعیف خود مهاجرین است. گرچه در این نوشته تلاش شده است که دورنمای موضوع، به صورت تحلیلی ارائه شود؛ اما اهمیت بیش از حد آن میطلبد که متخصصان امر با نگاه تخصصیتر وارد این عرصه شوند و یکی از اهداف این نوشته هم این است که توجه صاحب نظران و ارباب فن را بیش از پیش به این موضوع حساس معطوف نماید.
بازگشت یکبارة چند میلیون مهاجری که سالهای متوالی در کشوری دیگر زندگی کردهاند، تأثیرات خاص خودش را خواهد گذاشت که از آن جمله تأثیرات اقتصادی است. تأثیرات اقتصادی بازگشت را، از دو نگاه میتوان مورد تحلیل قرار داد: یکی؛ نگاه منفیگرایانه، به این معنا که بازگشت تأثیرات اقتصادی منفی را برای کشور به دنبال دارد. دیگری؛ نگاه خوشبینانه به پیامدهای اقتصادی بازگشت و مثبت ارزیابی نمودن آن.
در مقام پذیرش نگاه اول، چند نکته را میتوان به عنوان توجیه مطرح نمود:
1. افغانستان کشوری است که به دلیل سالها جنگهای متوالی ویرانگر، تمام زیرساختهای اساسی اقتصاد خودش را از دست داده است و از این نظر در وضعیتی بسیار دشواری قرار دارد؛ اگر به این قضیه، ورود چند میلیون مهاجر آنهم با توان مالی بسیار ضعیف به گونهای که اکثر آنها نیاز به کمکهای فوری مالی برای ادامه زندگی دارند، افزوده شود به طور مسلم وضعیت اقتصادی کشور بدتر از پیش خواهد شد. بنابراین تأثیرات اقتصادی بازگشت منفی و به ضرر اقتصاد کشور خواهد بود.
2. اگر نکته اول را بیشتر بشکافیم، روشن میشود که بازگشت دفعی مهاجرین، دولت نوپای افغانستان را با چالشهای جدید اقتصادی روبرو خواهد نمود؛ افزوده شدن تعداد بیکاران، بحران مسکن و سرپناه، بهداشت و درمان، امرار معاش و قوت روزانه از مهمترین چالشهای اقتصادی فراروی دولت است که بعد از بازگشت مهاجرین شدت بیشتری خواهد یافت. پس بدون شک تأثیرات اقتصادی بازگشت منفی خواهد بود.
در توجیه این نگاه نیز چند نکته قابل ارزیابی است:
1. باز گشت مهاجرین به کشور، کمکهای بین المللی بیشتری را متوجه میسازد. این مسأله به سهم خود میتواند به بهبود وضعیت اقتصادی کشور کمک نماید.
2. مهاجرین دارای انگیزههای بالای اقتصادیاند؛ بنابراین ورود آنها به کشور موجب رونق یافتن فعالیتهای گوناگون اقتصادی میشود و این امر به رشد اقتصاد کشور کمک میکند.
3. در میان مهاجرین نیروهای متخصص کاری در عرصههای مختلف صنعتی و تولیدی وجود دارند که استخدام و جذب آنها به بازار کار کشور، رشد چشمگیری به این بخش خواهد داد.
4. مهاجرین در کشوری زندگی کردهاند که مردم آن از نظر رفاهی در سطح بالاتری نسبت به مردم افغانستان قرار داشتند و مهاجرین نیز از رفاه نسبی برخوردار بودند. وقتی آنان به کشور برگردند به سطح زندگی فعلی مردم افغانستان از نظر رفاهی، اکتفا نخواهند کرد و به دنبال به دست آوردن رفاه بیشتر خواهند بود. این هدف آنان را به تکاپو و تلاش وا میدارد و نتیجه این تلاش به طور قطع، به نفع اقتصاد کشور است.
5. مهاجرین به دلیل سالها زندگی در کشور بیگانه، رنجها و زحمتهای فراوانی را تحمل کردهاند و انواع تحقیر، توهین، و حرمت شکنی را تجربه نمودهاند. این قضیه دلبستگی آنان را به کشورشان شدت بخشیده و باعث میشود که وقتی آنها به کشور برگردند، با دلگرمی بسیار زیاد دست به فعالیتهای گوناگون در راستای خدمت به کشور بزنند و یکی از این فعالیتها، فعالیت اقتصادی خواهد بود.
6. بعضی از مهاجرین از توان مالی مناسبی برخوردارند و به فعالیتهایی مانند تجارت و تولید مشغولند، بعد از بازگشت نیز آنها سعی خواهند نمود که این حرفه را در کشور خود ادامه دهند، این مسأله بدون شک میتواند کمکی باشد برای شکوفایی اقتصاد کشور.
این موارد حاکی از آن است که بازگشت مهاجرین تأثیرات اقتصادی مثبتی را در پی خواهد داشت، تأثیراتی که به اقتصاد نیمه جان کشور، حیات تازهای میبخشد.
واقعیت اینست که بازگشت مهاجرین میتواند به یک معنا تأثیرات منفی اقتصادی برای کشور در پی داشته باشد و به معنای دیگر تأثیرات مثبت. با توجه به وضعیت نابسامان اقتصاد کشور و هم چنین پائین بودن توان اقتصادی مهاجرینی که از ایران باز میگردند، در کوتاه مدت نگاه اول به حقیقت نزدیکتر به نظر میرسد، زیرا بدیهی است کشوری که به دلیل تحمل سالها جنگ و بدبختی تمام زیر بناهای اقتصادی خود را از دست داده، با افزوده شدن چند میلیون جمعیت مصرف کننده که نیاز شدید و فوری به مسکن و سرپناه و شغل و دیگر مایحتاج زندگی دارند، نه تنها مشکلی از مشکلات اقتصادی آن حل نمیشود بلکه وخامت اوضاع دوچندان میگردد. بنابراین اگر تأثیرات بازگشت را در کوتاه مدت مورد ارزیابی قرار دهیم، نگاه اول یعنی منفی بودن تأثیرات اقتصادی بازگشت، به واقعیت نزدیکتر است.
اما در دراز مدت این وضعیت متفاوت میشود و نگاه دوم منطقی به نظر میرسد، زیرا همان گونه که در توجیه نگاه دوم اشاره شد، مهاجرین به دلیل تحمل سالها رنج، محرومیت، فقر و بدبختی، با انگیزههای کاری بسیار قوی وارد کشور میشوند و از پتانسیلهای خوبی برای فعالیتهای مختلف به ویژه فعالیتهای اقتصادی برخوردارند. این انگیزههای بالا میتواند به رونق یافتن فعالیتهای اقتصادی در کشور کمک شایانی نماید.
تصور کنید بسیاری از مهاجرین، کسانی هستند که سالها حسرت کارهای تولیدی، تجارت و دیگر فعالیتهای اقتصادی را میخوردند؛ اما شرایط موجود در کشور میزبان اجازه چنین کارهایی را به آنان نمیداد، این افراد وقتی به کشور باز میگردند بیش از هر چیز به دنبال برآورده ساختن آرزوی دیرینهشان که سالها حسرت آن را خوردهاند، خواهند بود.
برخی از مهاجرین هم کسانی بودند که با عبور از فیلترهای موجود، نیمه فعالیتهای صنعتی و تولیدی داشتند، این مسأله بسیاری از این افراد را در کار تولید با تجربه و متبحر ساختهاند که بدون شک این تجربهها برای کشور بسیار ثمر بخش و مفید خواهد بود و هم چنین برخی از مهاجرین در برخی از صنایع به عنوان کارگر و احیانا کار فرما صاحب تجربه شدهاند که برای فردای کشور مثمر ثمر خواهد بود.
این موارد به اضافه بسیاری از مواردی دیگر، این گمانه را تقویت میکند که بازگشت مهاجرین ممکن است در کوتاه مدت به بحرانهای اقتصادی کشور بیفزاید اما در درازمدت وضعیت فرق خواهد کرد و نه تنها زیانی به اقتصاد کشور وارد نمیکند، بلکه به رشد و توسعه اقتصادی آن کمکی قابل توجهی خواهد نمود.